رایشواژهنامه آزادتیر باپر راییدن- رای دادن- نظر دادن- اندیشیدن- پرداختن و پردازش کردن- هم گروه رایانه
رایشانواژهنامه آزاداندیشیدن بسیار و انبوه، رویش بسیار اندیشه و رای، خیزش در رویش اندیشه و رای، رویش ناگهانی اندیشه های بسیار، اندیشه زار انبوه، رای داری و رای پروری بسیار...
مالیخود کردنواژهنامه آزادفن یا شگردی را از رقیب به نفع خود مصادره و بهره برداری کردن است واغلب در ورزش کشتی کاربرد داشته اما استفاده آن در محاورات رایج روزانه و جدل های منطقی جالب توجه
مالخود کردنواژهنامه آزاداگر در رقابتی ورزشی خصوصا کشتی یا دریک مجادله لفظی نقاط قوت وامتیاز رقیب را مصادره واز اختیار بهره وری و مانور وی ساقط کنیم آن نقطه قوت را مالخود کرده ایم مثل گ
میتراواژهنامه آزادالهه مهر و محبت و عشق و دوستی .اسم یکی از دین های دوران مسیح ک رقیب سرسخت دین مسیح بود الهه مهر و محبت و عشق و دوستی .اسم یکی از دین های دوران مسیح ک رقیب سرسخت