چوپیواژهنامه آزادچوپی=به دستمالی که اولین نفر از سمت چپ گروه رقص کنندگان محلی کوردی در دست میگیرد و آنرا در هوا تکان می دهد چوپی می گویند.میتواند دستمال یا هر چیزی که بشود آنرا
وجواژهنامه آزادوج از واژه های هندواروپایی است، و این زبان واژه های مشترکی در پارسی باستان و اوستایی و پارتی و پارسی میانه دارد. واژۀ وج در موارد مختلف به صورت وش و وز نیز ظاهر
پوتوکواژهنامه آزاددرکلام عامیانه ولهجه محلی بشرویه ودهستان رقه خراسان جنوبی تکرارمیشودوبه معنای کسی است که زیادقیافه میگیردوپ.وزمی دهد
کلفواژهنامه آزاد(محلی، خراسان جنوبی: دهستان رقه و بشرویه) کَلَف؛ چانه. (محلی، خراسان جنوبی: دهستان رقه و بشرویه) کَلَف؛ چانه.
کلفچواژهنامه آزادفک دهان (محلی، خراسان جنوبی: دهستان رقه و بشرویه) کَلَفچ (سکون ف و چ) غار بسیار کوچک یا شبه غار؛ مثلاً به دهانۀ بعضی کوه ها که تورفتگی دارد کلفچ می گویند. (محلی