235 مدخل
در گذر زمان.
در گویش لری به معنی باران شدید حرف( ر ) با کسره می باشد.
شانه خالی کردن، فرار از مسئولیت
به کژ راهه رفتن،از راه مستقیم خارج شدن.
در هفت پیکر برای نیکویی یافتن بکا ر رفته است
ازرنگ رفته
زهوار در رفته ، درب و داغون ، فاقد کارآیی
شل و وا رفته
گمشده-ازبین رفته - اسم مفعول از ریشه ی تیه میباشد.("ه" آخر باید واضح تلفظ شود)
کسی که از هوش رفته باشد.