رادینواژهنامه آزادجوانمرد جوانمرد کسی که جوانمرد است، رادمرد، جوانمرد. کنیه پیامبر در زبان عبری جوانمرد رادمرد
ربینواژهنامه آزاداین کلمه از دو قسمت ر + بین تشکل شده است و می توان آن را به صورت ره + بین نیز گفن ره به معنای راه و ربین به معنای کسی که راه را می داند
موقعیت شناسیواژهنامه آزادبه معنای تشخیص وقت بیان بوقت چیزی را اجرا کردن بهترین کار را در بهترین موقع انجام دادن بهترین استفاده از وقت در رسیدن به هدف
کنش پردازواژهنامه آزاد"کنش پرداز" که توسط فرهنگستان زبان فارسی به صورت "راهکنش شناس"، مصوب شده است معادل "Tactician" در زبان انگلیسی می باشد. کارشناس راهکنش یا کنش پرداز کسی است که ف
راهبردواژهنامه آزادراهبرد روش و راهي است كه ما را به هدفمان نزديك مي كند كه بايد براي آن تصميم گيري شود و بعد انجام داد ممكن است يك راهبرد درست يا غلط باشد استراتژی - ریشه واژه «
خلنوواژهنامه آزادخُلِنو قله ای است در منطقهٔ البرز مرکزی و به ارتفاع ۴۳۷۵ متر. خلنو و آزادکوه، هر دو حدود ۴۳۷۵ متر ارتفاع داشته و پس از دماوند و علم کوه سومین و چهارمین قله های