رستیناواژهنامه آزادر َستینا. از ریشه رستن. از آتش دوزخ رسته شده. رستگار. نجات یافته. در پناه خدا در پناه خدا.
رستانواژهنامه آزادبزرگمنش؛ متعالی؛ قدرتمن متعالی، بزرگمنش رستان (رَ) از رَست به معنی رها شده است با ترکیب (ا) و (ن) اسم ساز به رستان تبدیل می گردد هر چند که رُست یا رُستن نوعی ره