زند رزمواژهنامه آزادپهلوان تورانی که از طرف تهمینه مامور آشنایی رستم و سهراب بود که ناآگاهانه از طرف رستم کشته می شود.
بطاقهواژهنامه آزادبطاقة. [ ب ِ ق َ ] (ع اِ) سیاهی چشم . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). حدقه . (یادداشت مؤلف ). || پاره ٔ کاغذ که بر آن رقم قیمت نوشته میان طاقه گذارند.
شهرامواژهنامه آزادشهرام نامی است ایرانی برای پسران. ریشهٔ این نام به زبان پهلوی بازمی گردد و این نام در زبان فارسی امروزی از دو بخش شه = شاه(Shah) و رام(Ram) تشکیل شده که اولی به
مرسانازواژهنامه آزادمرساناز:دخترزیباو بی نظیرآسمانی باعث فخر و مباهات که وجودش رفاه نعمت وآسایش همیشگی را هدیه می آورد. مرساناز نامی است دخترانه،که دردل خود چندین نام زیباوپرمعنی
سرناوکواژهنامه آزادعادل مرد ، یک شخصی از گروه عیاران رزم دوره صفویان ، کسی که به دنبال عدالت و درستی می گردد ، لقب اکنون ( علی ملکی ) که توسط بنیانگذار جهانی سبک عیاران رزم جناب ا
لوادهواژهنامه آزاد(لَوادِه)نام یکی از پهلوانان سپاه کیخسرو پادشاه کیانی در شاهنامه(چاپ مسکو) ز تخم لواده چو هشتاد و پنج سواران رزم و نگهبان گنج