رحیق مختومواژهنامه آزاد- رحیق مختوم ؛شراب خالص مهر شده . (تفسیر ابوالفتوح ج 10 ص 242): کنار چشمه ٔ کوثر رسد به روزه گشای رحیق مختوم از حق به گاه شام و سحر.
درسنکواژهنامه آزاددرسنک. [دّ ر سٍ ن َ ک] دهی است جزء دهستان اشکور بالا از بخش رحیم آباد شهرستان رودسر بالاتر از بخش شوئیل و 130 کیلومتری قزوین و جمعیت آن نزدیک به 170 نفر (51 خان
فاشیسمواژهنامه آزاداین عنوان به معنای خاص نام جنبشی است که در ۱۹۳۲ به رهبری موسولینی رهبر ایتالیا به راه افتاد و به قدرت رسید و کلمه فاشیسم از کلمه ایتالیای فاشیسمو گرفته شده است
لاهوواژهنامه آزادلاهو یعنی اوکسی است که نیست کسی اورا منظورازخداوند باری تعالاست همانطور که صفاتی مثل جلال کریم رحیم رحمان احمد محمودوغیره.....بکارمی رود
هر کی هر کیواژهنامه آزاد[ ص.، اِ ] (هر+کی+هر+کی) اوضاع بی قانون را می گویند. بی حساب و کتاب. آشفته بازار. شیر تو شیر «مملکت هر کی هر کی» « مگر مملکت هرکی هرکی است؟!» «هر چی هر چی و هر