ربینواژهنامه آزاداین کلمه از دو قسمت ر + بین تشکل شده است و می توان آن را به صورت ره + بین نیز گفن ره به معنای راه و ربین به معنای کسی که راه را می داند
رابینواژهنامه آزادمتعهد ، مشاور به معنای مشاور و معتمد _نامی کردی است مشاور-معتمد- در ایران باستان مشاور و معتمد؛ نامی کردی.
ربینواژهنامه آزاداین کلمه از دو قسمت ر + بین تشکل شده است و می توان آن را به صورت ره + بین نیز گفن ره به معنای راه و ربین به معنای کسی که راه را می داند
الکترونگاتیویواژهنامه آزادالکترونگاتیوی یک اتم میزان تمایل نسبی ان اتم برای کشیدن الکترون های یک بیوند به سمت هسته خود است