راه پردازواژهنامه آزاداین واژه معادل "استراتژیست" و به معنی کسی است که به طرح راهبرد می پردازد. واژه "راهبرد" معادل واژه "استراتژی" است که در اصل واژه ای یونانی «استراتِگیا» (Strateg
راه چینهواژهنامه آزادراه پله . پلکان . نردبان هم گفته شده . راهی که برای رفتن به بالای ساختمان یا پشت بام میباشد و به صورت پلکن است.
راه کنشواژهنامه آزادراه کُنِش: برنامۀ کار، برنامۀ کار گروه یا فرد، برابر با واژۀ انگلیسی تاکتیک در متون مدیریتی و فرماندهی عملیاتی.
رویکردواژهنامه آزادروش برخورد یا مواجه شدن رویکَرد راه و روش، طریق در پیش گرفته شده، نگرش، موضع گیری، جهت گیری.
فاشیسمواژهنامه آزاداین عنوان به معنای خاص نام جنبشی است که در ۱۹۳۲ به رهبری موسولینی رهبر ایتالیا به راه افتاد و به قدرت رسید و کلمه فاشیسم از کلمه ایتالیای فاشیسمو گرفته شده است
فرتاکواژهنامه آزادآینده آینده. فر. [ ف َ / ف ِ ] (پیشوند) پیشوند است بمعنی پیش ، جلو، بسوی جلو، و غیره ، چنانکه در کلمات فرخجسته ، فرسوده ، فرمان . در پارسی باستان و اوستا:فْرَ