راه پردازواژهنامه آزاداین واژه معادل "استراتژیست" و به معنی کسی است که به طرح راهبرد می پردازد. واژه "راهبرد" معادل واژه "استراتژی" است که در اصل واژه ای یونانی «استراتِگیا» (Strateg
راه چینهواژهنامه آزادراه پله . پلکان . نردبان هم گفته شده . راهی که برای رفتن به بالای ساختمان یا پشت بام میباشد و به صورت پلکن است.
راه کنشواژهنامه آزادراه کُنِش: برنامۀ کار، برنامۀ کار گروه یا فرد، برابر با واژۀ انگلیسی تاکتیک در متون مدیریتی و فرماندهی عملیاتی.
کچویهواژهنامه آزادمعنای کچه یا پناهگاه امن این روستا در کنار خرمنکوه ودامنه این کوه بزرگ قرار گرفته که در زمان لطفعلی خان زند یکی از گذرگاههای وی در بین راه شیراز -کرمان بوده است
ژیراهواژهنامه آزادمسیر جابجایی و گذر ژی (Qi) در بدن. ژیراه (Meridian) در سوزن درمانی (طب سوزنی) شامل مسیرهایی مشخص است که روی آن نقاطی برای ورود سوزن تعریف شده است. در انرژی درما
ورمزیارواژهنامه آزاداهورامزدایار - اورمزدیار - ورمزیار در زبان لری ، به عنوان یکی دیگر از زبان های ایرانی، شاهد صورت اصیل «اهوره مزدا»ی باستانی هستیم:«هرمز» و «ورمز». صورت نخستین،