راهبردواژهنامه آزادراهبرد روش و راهي است كه ما را به هدفمان نزديك مي كند كه بايد براي آن تصميم گيري شود و بعد انجام داد ممكن است يك راهبرد درست يا غلط باشد استراتژی - ریشه واژه «
راهکردواژهنامه آزادراهکرد به معنای شیوه برخورد با مسائل است ، که معادل approach انگیسی می شود به طور مثال راهکرد تشخیص بیماری فشار بلند خون یا Diagnostic approach for Hypertensive
راهبردواژهنامه آزادراهبرد روش و راهي است كه ما را به هدفمان نزديك مي كند كه بايد براي آن تصميم گيري شود و بعد انجام داد ممكن است يك راهبرد درست يا غلط باشد استراتژی - ریشه واژه «
راه پردازواژهنامه آزاداین واژه معادل "استراتژیست" و به معنی کسی است که به طرح راهبرد می پردازد. واژه "راهبرد" معادل واژه "استراتژی" است که در اصل واژه ای یونانی «استراتِگیا» (Strateg
کنش پردازواژهنامه آزاد"کنش پرداز" که توسط فرهنگستان زبان فارسی به صورت "راهکنش شناس"، مصوب شده است معادل "Tactician" در زبان انگلیسی می باشد. کارشناس راهکنش یا کنش پرداز کسی است که ف
راهکردواژهنامه آزادراهکرد به معنای شیوه برخورد با مسائل است ، که معادل approach انگیسی می شود به طور مثال راهکرد تشخیص بیماری فشار بلند خون یا Diagnostic approach for Hypertensive