رامیارواژهنامه آزادرامیار در زبان کُردی به معنای سیاستمدار می باشد. نام پسرانه کُردی. سیاست مدار سیاستمدار
رابینواژهنامه آزادمتعهد ، مشاور به معنای مشاور و معتمد _نامی کردی است مشاور-معتمد- در ایران باستان مشاور و معتمد؛ نامی کردی.
رامیارواژهنامه آزادرامیار در زبان کُردی به معنای سیاستمدار می باشد. نام پسرانه کُردی. سیاست مدار سیاستمدار
سیدکلاتهواژهنامه آزادیکی از روستاهای شهر رامیان،واقع در استان گلستان-فاصله آن تا رامیان 7 کیلومتر است.جمعیت آن حدود 200 نفر می باشد.
دزدکواژهنامه آزاد(روستای دزدک رامیان) بالای قلعه، سرقلعه؛ مرکب از دز (دژ یا قلعه) و دک (بالا یا سر).