84 مدخل
آزمایش و بررسی کردن برای اثبات درستی یا نادرستی ادعای مطرح شده
صمیمانه، دل درستانه، درست دلانه، روشن دلانه، راستانه، پاک دلانه.
راستگو - گوینده آزاد
راحَتی یعنی قیف
در هفت پیکر برای نیکویی یافتن بکا ر رفته است
راستی
راستی یا ارشتاد از واژگان ایران باستان
راستی، درستی، پاکی پارس
جوانمرد .(لاتینی Artash ) جوانمرد راستی_درستی
به معنای راستین (به فتح الف - اَردین)