رابینواژهنامه آزادمتعهد ، مشاور به معنای مشاور و معتمد _نامی کردی است مشاور-معتمد- در ایران باستان مشاور و معتمد؛ نامی کردی.
مهوهواژهنامه آزادمهوه . [ م َهَْ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) مهیاوه . ماهیابه . ماهیاوه که سُس یا کچاپ و نان خورِش مردم لارستان قدیم است که از ماهی کوچک موتی و دانه خردل رازیانه در ظرف
کدیرواژهنامه آزادکدیر لغت نامه دهخدا کدیر. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است در ناحیه ٔ رویان و رستمدار. هنگامی که ملک کیومرث بن بیستون (807- 857 هَ . ق ) اهالی رویان و رستمدار را مجبور سا