رامیارواژهنامه آزادرامیار در زبان کُردی به معنای سیاستمدار می باشد. نام پسرانه کُردی. سیاست مدار سیاستمدار
رادینواژهنامه آزادجوانمرد جوانمرد کسی که جوانمرد است، رادمرد، جوانمرد. کنیه پیامبر در زبان عبری جوانمرد رادمرد
زاخارواژهنامه آزادضایع ، رفیق رفیق قدیمی - کهنه پسر خوش تیپ - پسری که مطابق مد روز باشد - گاه به معنای پسر عصیانگر نیز به کار می رود ( ریشه شناسی این واژه ما را به نامی می رساند
مهدیارواژهنامه آزادیار مهدی «MahdiYār» این اسم اگر به صورت «مهد+یار» در نظر گرفته شود، معنی «دوستدار میهن» می دهد. (پارسی) اگر به صورت «مه+دیار» در نظر گرفته شود، معنی«ماه سرزمین