شوصهواژهنامه آزادذات الجنب . [ تُل ْ جَم ْ ] (ع اِ مرکب ) درد پهلو. (مهذب الاسماء). برسام . جُناب . نوعی بیماری پهلو. درد و آماس پهلو. ورم حارّ مولم در نواحی صدر. وَرم ِ حجاب مس
حردوبواژهنامه آزادملک حردوب، پسرِ ذات الدواهی و پدرِ ملکه آبریزه؛ از شخصیت های کتاب هزار و یک شب. (او پس از آنکه دانست دخترش چگونه به قتل رسیده با حیله های مادرش از ملک نعمان ان
بالاستواژهنامه آزادلایه ای است بین ریل و زیربالاست که از مصالح دانه ای سنگ شکسته تشکیل شده، دانه بندی یکنواخت دارد و به طور معمول ابعاد ذرات حدود ٢٠ الی ٦٠ میلیمتر است. جهت زیر سا
سوسپانسیونواژهنامه آزادبه مخلوط غیرهمگنی می گویند که از پخش شدن ذرات جامد در مایع به وجود می آید، مانند خاکشیر در آب، شربت آنتی بیوتیک، شربت معده، دوغ، آبلیمو، آب گل آلود.