مو نزدنواژهنامه آزاد[عا.] ذرّه ای عدم تشابه و اختلاف نداشتن. عینهو چیزی بودن. کپی چیزی بودن«"ایوان هو" هنرمندی است که نقاشی های او با واقعیت مو نمی زنند. [باشگاه خبرنگاران، ۱۶ مهر
صلایهواژهنامه آزاداز طریق صلایه کردن اندازه ذره ای مواد کاهش یافته و مواد با هم مخلوط می شوند.برای انجام این عمل مواد را در یک هاون مناسب ریخته و با کمک دسته هاون می سائیم
کوانتومواژهنامه آزادرفتار ماده 2جور بحث میشود1:-رفتار ذره ای -2-رفتار موجی (wav) . شاخه ای از علم فیزیک که رفتار موجی ماده را مورد مطالعه قرار میدهد فیزیک کوانتوم نامیده میشود . مو
دندقواژهنامه آزاد[ دِ دِ ] (اِ، ق ) (اصطلاح عامیانه ) دندقه . یک ذره . یک کم . کمی . (یادداشت مؤلف ). جنجق . جنجقه (لهجه ٔ قزوین )