دیلاواژهنامه آزاد(مازنی) گندم لاغر و سیاه رنگ. بلند و باریک ، به گندم بلند داخل گندمزار گویندکه از سایر گندم ها بلند تر باشد.دیلاق دراز و بلند
دیلاقواژهنامه آزادبرای مسخره کردن افراد قد بلند بلندقد؛ معمولاً برای مسخره کردن کسی می گویند که زیاده از حد دراز باشد. آدم قددراز.
دالواژهنامه آزاددال به لری به معنی سنگ در اندازه ی یک آجر می باشد در پهلوی هم همین لغت وجود داشته است .معنی دیگر آن دال به معنی کرکس است که کاملا در لری رایج است . عقاب سیاه کو
دیلاواژهنامه آزاد(مازنی) گندم لاغر و سیاه رنگ. بلند و باریک ، به گندم بلند داخل گندمزار گویندکه از سایر گندم ها بلند تر باشد.دیلاق دراز و بلند
لونکواژهنامه آزادلُونَک _ نام آبشاریست در استان گیلان ( در مسیر سیاهکل و دیلمان ) _ روستایی به همین نام نیز وجود دارد
چشناسرواژهنامه آزادنام روستایی است در استان گیلان ،شهرستان سیاهکل ، بخش دیلمان دارای جاذبه گردشگری و طبیعتی بکر و بی بدیل می باشد و به معنای پیشرو در تعلیم و تربیت است .