دیسواژهنامه آزادسینی نوعی آواز رَپ که خوانندۀ آن شعر های طرف مقابلش را عوض می کند و به ضرر خودش یا به شکل خنده دار در می آورد، و در این صورت باید منتظر دیس بک خوانندۀ مقابلش با
دیس لاوواژهنامه آزادنوعی از آواز رپ که خوانندۀ رپ از کسی که به او خیانت کرده می خواند و او را از پیش خودش می راند.
دیسامواژهنامه آزادنام رودخانه ای که از روستای کیسم وروستاهای مجاور میگذرد ودر شمال غرب کیسم به سفید رود می پیوندد.
دیسپاچینگواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران). (زبانزدِ فنی) فِرِستِش. از شاهنامه:به دل پر ز کین شد به رخ پر ز چین - فرسته فرستاد زی شاه چین.
فرمولواژهنامه آزاددیسول. از "دیس" (فرم، شکل، چون تندیس، مَهدیس) و پسوندِ "اول، اوله، آله" (چون پنجول، زنگوله، بزغاله) رویهم به چَمِ "دیسۀ کوچک، شکلِ کوچک".
فرموله کردنواژهنامه آزاددیسولیدن. از ریشۀ "دیسول" از "دیس" (فرم، شکل، چون تندیس، مَهدیس) و پسوندِ "اول، اوله، آله" (چون پنجول، زنگوله، بزغاله) رویهم به چَمِ "دیسۀ کوچک، شکلِ کوچک".
ناردیسواژهنامه آزادهمانند انار - انار گون - همچون انار یک دیس از انار ( دیس نوعی ظرف است -مثال:دیس برنج ) ( انار:نوعی میوه ) 1) عربی) همچون آتش - شراره آتش 2) فارسی) انارگون - ب
گلدیسواژهنامه آزادتصور بر این است که کلمه گلدیس از ترکیب دو واژه گل+دیس شکل گرفته و به معنی مانند گل و مثل گل می باشد. مانند کلمه "مهدیس" به معنی ماه مانند ، مثل ماه