4009 مدخل
دیر کردن، تاخیر
زبان
دیروز (لری، ممسنی) [dig] دیروز.
فلز آهن
ساکن صومعه
به معنای تجربه ی نزدیک مرگ است. یاهمان زندگی نباتی که در اغما ایجاد می شود.
هَرَسوْ:(harasw) در گویش گنابادی یعنی هراسان ، ترسیده ، وحشت زده
(صفت) در پناه، پناهدار، پُر پناه، مطمئن، آسوده. || (اسم) بی هراسی.
دیر کردن
دیر کننده