ازکارافتادهواژهنامه آزادکسی که به دلیل سانحه دچار مشکل جسمی یا روانی شده وقادر به انجام کار نباشد. یا به دلیل کهولت سن ویا غیر قابل استفاده بودن تجربه ،علم یا تخصصش قابل استفاده در مشا
داروگواژهنامه آزادقورباغه درختی درواقع دار+وگ که معنی قورباغه درختی رو میدهد و مازندرانی ها اعتقاد دارن هر گاه داروگ بخواند باران می بارد قاصد روزان ابری
مادیارواژهنامه آزادمادیار از دو کلمه ماد + یار تشکیا شد است و به معنی های:دوست دار قوم ماد و یا یاری رسان قوم ماد، می باشد
درعواژهنامه آزادمطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند