دراجهواژهنامه آزاددوچرخه سپری که تعدادی نفرات به زیر آن رفته و به تخریب قلعه می پردازند و به آن الدبابة نیز می گویند. (ترجمۀ المنجد).
پایدانواژهنامه آزادرکاب دوچرخه . جای پا روی دو اهرمی که دوپا روی آ ن فشار می آورد که چرخ ها بچرخند و دوچرخه به حرکت در آید پایدان _ با «ی» و « ن » ساکن