دو لوک چهواژهنامه آزاددریچه کوچکی که در سقف اطاقهای خانه های گلی با سقف گنبدی جهت تبادل هوا و نور گیری اجرا می شد
دول دان آسیابواژهنامه آزاددول آلات ریزش است.دان به معنای دانه .وآسیاب هم معلوم .نتیجتا"معنای ناودانی هدایت دانه به سوراخ وسط سنگ آسیای رویی آسیابهای قدیم است
ورمختواژهنامه آزادورْمُخْت:(warmokht) در گویش گنابادی یعنی بر عهده ، مسئولیت بر دوش کسی گذاشتن ، مسئول و مدیر کردن
کولک کولکوواژهنامه آزادنام بازی کودکانه ای که در استان فارس رایج است و بچه ها هنگام بازی، یکدیگر را به دوش (کول) می کشند و مسافتی از راه را می پیمایند.