داده راهواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) کانال (در نرم افزارهای شبکه های اجتماعی)، معادل channel.
و درده سرمهواژهنامه آزادبه درک،درجایی استعمال میشود که کسی میخواهد نسبت به اتفاقی خود را بیخیال و یا بی طرف نشان دهد va darde sarme
کرانه بالاییواژهنامه آزاداصلاحات دروس دانشگاهی آمار میباشد معمولا داده ها ی اطلاعاتی کلاس بندی شده جمع داده ی با نصف تقریب را کرانه بالایی و با کسر نصف تقریب کرانه بالایی مگویند برای ای
یاقلی فتیرواژهنامه آزادنوعی خمیر که با ترکیب آرد تفت داده همراه با زردچوبه و روغن زیتون و افزودن یک تخم مرغ در پایان کار ،درست می کننند. برای رفع ضرب دیدگی یا پانسمان، پس از جا اند
رویدرواژهنامه آزادشهری از توابع شهرستان بندرخمیر در استان هرمزگان الف) در اصل از دو کلمه « رَوی»+« دَر » تشکیل شده : رَوی به معنای پرآب و دَر مخفف درّه است، یعنی «درّة پرآب »، چ
بهبهانیواژهنامه آزادیکی از محله های قدیمی بندر بوشهر. نام محلۀ بهبهانی از نام بازرگانان، تجار و علمایی گرفته شده که در قرن ۱۲ و ۱۳ هجری قمری از منطقۀ بهبهان مهاجرت کرده و در این شه
اقتسارواژهنامه آزادبه زور و جبر روی داده. برای مثال، مربوبون اقتسارا یعنی بندگان خدا با جبر خداوند و بدون آنکه خود اختیاری داشته باشند آفریده شده اند