حب و بغضواژهنامه آزاددوستی و دشمنی، محبت و کینه؛ مثلاً، از سر حب و بغض، عیب کسی را هنر یا هنر کسی را عیب نشان دادن.
خرس خالهواژهنامه آزادخرس خاله تا حدودی به معنای دوستی احمقانه ، دوستی از روی حماقت ، دوستی خاله خرسه ، دشمنی در نقش دوست