دورجینواژهنامه آزاد(گیلانی؛ اطراف فومنات) انتخاب خوب. (گیلانی) بهترین مکان برای زندگی، بهترین موقیت مکانی.
دورینواژهنامه آزاد(معماری) شیوۀ معماری یکی از اقوام یونانی در خود کشور یونان؛ سرستون های این سبک معروف به دوریسی (دوریک) است. استوارتر از شیوۀ ایونی است و تزئینات کمتری دارد. ||
توربین بادیواژهنامه آزادآسباد (آسِباد). به چَم (معنی) آسِه ای (محوری) که باد آنرا می چرخاند. همالِ (قرینۀ) آسیاب است که آب آنرا می چرخاند.
توربین بخارواژهنامه آزاد(واژۀ پیشنهادی کاربران) آسبخار (آسِبُخار). به چَم (معنی) آسِه ای (محوری) که بخار آن را می چرخاند. همالِ (قرینۀ) «آسیاب» است که آب آن را می چرخاند.
فیلمواژهنامه آزاد[انگلیسی] 1 - ویدئو 2- نمایشی از پیش توسط دوربین فیلم برداری ضبط شده است و به نمایش در می آید.
پلاتوواژهنامه آزادسکانسی از گزارش نلویزیونی است که خبرنگار با قرار گرفتن در مقابل دوربین به صورت مستقیم با بیننده سخن می گوید. پلاتو را می توان امضای خبرنگار در پای گزارش تلقی کر
چیلیکواژهنامه آزادنام_آوایی برآمده از صدای پرده شاتر در دوربین های عکاسی است؛ این پرده بازدارندۀ ورود نور از بیرون به داخل لنز و در نهایت به سطحِ حساس است.
نقشدانهواژهنامه آزاداین کلمه را برای کلمه pixel در متون فنی و تخصصی پیشنهاد می دهم در دوربین های دیجیتال می گویند شفافیت این تصاویر مثلا 800 در 600 پیکسل است. می دانید ایرانی های د
عدسیواژهنامه آزاد(پارسی سره) مَژوک. برای نمونه "عدسی دوربین عکاسی" به پارسی می شود "مژوک فرتورانداز".