دکرانواژهنامه آزاددَ - کَ = مرغي است زيبا و خوشالحان که به واسطه آواز خوشش پرندگان ديگر را جذب خود کرده (يا در خواب ميکند) و سپس شکار ميکند. ادعا شده که اين بيت حافظ اشاره به
دورالواژهنامه آزاددر زبان ترکی دور به معنی بیاست واستا و آل به معنی بخر و خرید کن ودر کل به معنی به است وخرید کن
دوراغواژهنامه آزاددر حوالی شیراز، کاسنی و کنگر را ابتدا پخته و چند بار آبکش کرده، در ظرفی درب دار ریخته و به آن ماستِ ترجیحاً ترش اضافه نموده، به هم می زنند و موسیر خیساندۀ ریز ک
دورینواژهنامه آزاد(معماری) شیوۀ معماری یکی از اقوام یونانی در خود کشور یونان؛ سرستون های این سبک معروف به دوریسی (دوریک) است. استوارتر از شیوۀ ایونی است و تزئینات کمتری دارد. ||
سپاسی کلامواژهنامه آزادسپاسی کلام،یا ساسی کلوم،قبیله بزرگ از نژاد مردمان تبرستان که محل زندگیشان در مازندران است که در زمانه های پیشین شامل سی روستا بوده که امروزه شامل هفت روستا است،
اندبیلواژهنامه آزاداندبیل به معنای چند آبادی یا آبادی که در زمین پست می باشد درست مقابل اردبیل نامید . در آذربایجان ، ما کلماتی همچون اندبیل ،اردبیل ،بیله سوار و در خود اندبیل، بی
دهدشتیواژهنامه آزادیکی از محلات بندر بوشهر که محل سکونت مهاجرینی بود که از نواحی دهدشت به بندر بوشهر آمده و به تجارت مشغول بودند. عده ای از تجار اهالی «دوان» در حوالی شهرستان کازر
بادمرغانواژهنامه آزادمنطقه بزرگ و قدیمی در مرکز شهر هرات است . محله قدیمی بادمرغان دارای ساباط های قدیمی و متعدد، یک حوض کلان بنام (حوض خونی)، دو مسجد قدیمی بوده است. این محله بد
کلاگرواژهنامه آزادکلاگر با کسره ک و گ در گویش تبری (مازنی) ساخته شده از دو جزء «کلا» به معنای محله و آبادی و آباد و پسوند «گر» به معنای کننده است که در کنار هم معنای آباد کننده ر