دپاکنیواژهنامه آزاددهن کجی . [دَ] [کُ] لوچه پیچک . عملی که کودکان کنند استهزاء کسی را با کج کردن دهان و بعض پاره های روی . ادا. شکلک . عمل والوچانیدن کسی را. دهان و خطهای روی را ب
کلفچواژهنامه آزادفک دهان (محلی، خراسان جنوبی: دهستان رقه و بشرویه) کَلَفچ (سکون ف و چ) غار بسیار کوچک یا شبه غار؛ مثلاً به دهانۀ بعضی کوه ها که تورفتگی دارد کلفچ می گویند. (محلی
لرواژهنامه آزادبزاق دهان ، مخاط یا مایع لزجی که از فرج احشام بعد از وضع حمل می آید. لِر ّوک به کسی گویند که آب دهانش همیشه روان است لِر، آب دهان، بزاق، آبی که ناخودآگاه یا در