دوزاغبنواژهنامه آزاددهی است ازبخش بندبی بابل که درییلاقات فیروزحاه واقع است هوای ان سردبوده ودارای طبیعت سرسبزوجنگل زیبابوده.دارای120خانواروبیش از700نفرجمعیت دربهاروتابستان میباشدک
پودنوواژهنامه آزادگیاهی همانند پونه که البته از تیره ای خاص درنواحی سردسیر وکوهستانی بخش طغرالجردکرمان خصوصا منطقه هشونی دربهارمیروید واهالی از ان بعنوان سبزی خوردن یا آش استفاده
پی گلواژهنامه آزادجایی که بهار بوده وافراد کوچ نشین برای چرای دام دران جان ساکن شدند وثمره ای که برایشان داشت پی(خانه) خود را دربهار زدند وبه پی گل معروف شد
دماوندواژهنامه آزاددماوند:کوه ابرین نفس یا نفس ابری، کوهی که ابر از نفس او بر می آید. دماوند ، از ترکیب سه واژه ی« دم » به معنای نفس ، « آ aw» یا« آو av » به معنای ابر، و « وند »