دالواژهنامه آزاددال به لری به معنی سنگ در اندازه ی یک آجر می باشد در پهلوی هم همین لغت وجود داشته است .معنی دیگر آن دال به معنی کرکس است که کاملا در لری رایج است . عقاب سیاه کو
شیتیلواژهنامه آزادبه معنای درصد، میزان سود و حق دلالی است که برابری برای واژه ی فرانسوی pourcentage در زبان فارسی است.
پورسانتواژهنامه آزادپورسانت برگرفته از لغت فرانسوی pourcentage (پورسانتاژ) و به معنای درصد، میزان سود و حق دلالی است.[1] از لحاظ قانونی و نیز حرمت شرعی دارای ملاحظاتی بوده و تحت شر
توجیهواژهنامه آزاددیگری را با دلایل منطقی و غیرمنطقی قانع کردن. ابراز دلایل. منطقی جلوه دادن کار را گویند.
یاش ماقواژهنامه آزادمترادف با اش ماق که باز کردن یک چیزی را دلالت داردلیک به مرور به یاش ماق درآمده کل آن ترکی است
کردسفلیواژهنامه آزادنام روستایی در شهرستان تیران و کرون و استان اصفهان در 100 کیلومتری غرب اصفهان چند روایت از دلایل نام گذاری این روستا به *کردسفلی *حکایت دارد 1-مکان قبلی این ر