دالواژهنامه آزاددال به لری به معنی سنگ در اندازه ی یک آجر می باشد در پهلوی هم همین لغت وجود داشته است .معنی دیگر آن دال به معنی کرکس است که کاملا در لری رایج است . عقاب سیاه کو
شکر سیاهواژهنامه آزادکشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشک
نهیراتواژهنامه آزاداین واژه نام یکی از طوایف بزرگ عرب ساکن استان خوزستان بوده ومنتسب به قبیله شرفه می باشد. در اصل این واژه اسم فرد بود که درصحرای های ماسه ای بلاداسلامی سکونت داش
آرتمیسواژهنامه آزادتنها ناخدای زن کشتی در زمان خشایار شاه که در جنګ با رومیان، که خشایار شاه در وصف او ګفته زنان ماهمچون مردان ما هستند نخستین زن دریانورد ایرانی آرتمیس Artemis اس
فاشیسمواژهنامه آزاداین عنوان به معنای خاص نام جنبشی است که در ۱۹۳۲ به رهبری موسولینی رهبر ایتالیا به راه افتاد و به قدرت رسید و کلمه فاشیسم از کلمه ایتالیای فاشیسمو گرفته شده است
نرم افزار آزادواژهنامه آزادنرمافزار آزاد درباره آزادی است، نه قیمت. برای درک بهتر باید به معنای آزاد در آزادی بیان فکر کنید، نه در نوشیدنی مجانی. نرمافزار آزاد در مورد آزادی کاربران برا