داستان مصورواژهنامه آزادنگاره داستان. داستانی است که با نگاره های پی در پی بازگفته می شود. گفته ها و اندیشه های چهره های داستان در درون تَنگُل ها (حباب ها) جا داده می شوند.
دل آسا کردنواژهنامه آزاددل آساکردن. {دِ} (فعل) تسلی دادن. فعل مرکب. دل آسوده کردن. همچنان، دلاساکردن
برغوواژهنامه آزادداستان سرای عاشقان را گویند/عاشیقی که با ساز دوتار و یا دیوان داستان سرایی میکند و داستان ها و افسانه های آمیانه ای چون کوراوغلو را روایت میکند.