درندشتواژهنامه آزاددشت وسیع، کنایه از جای بزرگ؛ واژه ای است دوتباره، مرکب از درین ترکی، به معنی ژرف و گسترده، و دشت فارسی.
هریشوواژهنامه آزادگیاهی در نواحی دشت ودامنه کوهها میروید وشکی مثل بوته گل نرگس دارد مردم بخش طغرالجردکوهبنان کرمان از سبزه آن آش واز گلش هم فرنی واملت تهیه میکنند