دشتک بختیاریواژهنامه آزاددشتک بختیاری روستایی در استان چهارمحال بختیاری، در کنار سر چشمه های اصلی رود کارون و نزدیک به کوه بلند زردکوه بختیاری ، جمعیت 7000 نفر، زادگاه پژمان بختیاری محق
تشریف داشتنواژهنامه آزادحضور داشتن . این کلمه را از جهت اکرام و احترام گویند:فلان در آن مجلس تشریف داشتند که این حادثه پیش آمد. - || حرمت داشتن . فخر داشتن . بزرگی داشتن:تشریف شهادت ز
ارزنی داشتنواژهنامه آزادچیری یا کسی که مهم است. مثلا من برای ماشین ارزنی دارم. ارزش قایل شدن چیری یا کسی که مهم است. مثلا من برای ماشین ارزنی دارم. ارزش قایل شدن
درندشتواژهنامه آزاددشت وسیع، کنایه از جای بزرگ؛ واژه ای است دوتباره، مرکب از درین ترکی، به معنی ژرف و گسترده، و دشت فارسی.
دشتک بختیاریواژهنامه آزاددشتک بختیاری روستایی در استان چهارمحال بختیاری، در کنار سر چشمه های اصلی رود کارون و نزدیک به کوه بلند زردکوه بختیاری ، جمعیت 7000 نفر، زادگاه پژمان بختیاری محق
چرمواژهنامه آزاد(دشتستان؛ دهستان ارغون) چ َرم. پوست حیوانات، تخته سنگ صاف و مرتفع و عریض، حاشیه های سنگی اطراف رودخانه یا کمر های (ارتفاعات) صاف سنگی.