دست بافتهواژهنامه آزاددست بافته به انواع بافته هایی که بادست انجام میگیر گفته میشود.مانند گلیم.فرش قالی...
ایگدرواژهنامه آزادایگ در زبان ترکی به معنای اصیل و خالص و دست نخورده است و بیشتر درباره اختلاط اقوام استفاده می شود. یعنی قومی که اختلاط خونی با قوم دیگر نداشته. پسوند (در) در آخ
گرمکواژهنامه آزادنام بخش زیبا و خوش آب و هوایی در منطقۀ شیرین دره که طبیعت بکر و دست نخورده دارد و همیشه پرآب است؛ در حال حاضر (1395) گرمک خالی از سکنه و مکان توریستی است. در هم
فشکورواژهنامه آزادفشکور (فِشگیر، فُشکور، فَشکور) دهکده ای ییلاقی و باستانی است که در ارتفاع تقریباً 2000 متری در قلب کوه های سر به فلک کشیدۀ البرز غربی و در همسایگی علم کوه واقع
ردواژهنامه آزاداسترداد رَدْ:(rad) در گویش گنابادی یعنی نشان ، علامت باقی مانده || رد شدن: عبور ، رفتن ، نفهمیدن || ردشده: برگشت خورده || رد کردن: دست به دست دادن به نفر کناری
اسلوفودواژهنامه آزادغذایی که با حساسیت و توسط روشهای پخت سنتی و مواد اولیه خوب و با کیفیت تهیه شده و با دقت و تمرکز بر طعم آن و به آرامی و با لذت خورده میشود.