دانگاهواژهنامه آزاددان به معنی دانستن می باشد و گاه به معنی جایگاه بنابراین معنی کلی آن یعنی محل دانش یا به عبارتی محل دانستن
دستان زندواژهنامه آزادبا توجه به اینکه زال در شاهنامه به چاره گری با فریب و حیله معروف است و در داستان رستم و اسفندیار نیز هنگام درماندگی رستم با فریب به سیمرغ و نیروی او متوسل می شو
دستانواژهنامه آزادزالِ نریمان،فرزند سام،دوتا اسم داشت.ینی قبل از اینکه سام برای پسرش اسم بذاره،از خونه انداختش بیرون،با اون مـوی سپید،براش ننگ بود.سیمرغ اونو زال صدا کرد.بیست و چ
گنه بوواژهنامه آزادنوعی گیاه است که ازدانه وصمغ آن در درمان دستگاه گوارش استفاده میگردد. نام دیگر آن جنت بو می باشد (در اصل جنت بو صادق بوده است).
متابولیکواژهنامه آزادمربوط به سوخت و ساز مواد غذایی در بدن موجود زنده؛ مربوط به فرآیند جذب و دفع مواد غذایی که معمولاً در دستگاه گوارش و دفع جانداران انجام می شود.
عصارونواژهنامه آزادشپلنده؛ به معنی آب یا روغن گیاه یا دانه که با فشردن می گیرند. نوعی گیاه کمیاب و بسیار خوش بو که دارای خواص بسیار است و بیشتر در هند و شمال ایران می روید و از رو
وسایل ارتباط جمعیواژهنامه آزاددستگاه ها، ابزار و امکاناتی که با آن می توان با عدّه ی کثیری از مردم در مکان های مختلف، همزمان ارتباط صوتی یا تصویری برقرار کرد. از جمله، اینترنت آنلاین، تلویزی