دانگاهواژهنامه آزاددان به معنی دانستن می باشد و گاه به معنی جایگاه بنابراین معنی کلی آن یعنی محل دانش یا به عبارتی محل دانستن
دستان زندواژهنامه آزادبا توجه به اینکه زال در شاهنامه به چاره گری با فریب و حیله معروف است و در داستان رستم و اسفندیار نیز هنگام درماندگی رستم با فریب به سیمرغ و نیروی او متوسل می شو
دستانواژهنامه آزادزالِ نریمان،فرزند سام،دوتا اسم داشت.ینی قبل از اینکه سام برای پسرش اسم بذاره،از خونه انداختش بیرون،با اون مـوی سپید،براش ننگ بود.سیمرغ اونو زال صدا کرد.بیست و چ
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
هامانواژهنامه آزادنام برادر حضرت ابراهیم که در اتش سوخت،به معنی باشکوه مقرب درگاه پروردگار،پسندیده وشکوهمند
وسایل ارتباط جمعیواژهنامه آزاددستگاه ها، ابزار و امکاناتی که با آن می توان با عدّه ی کثیری از مردم در مکان های مختلف، همزمان ارتباط صوتی یا تصویری برقرار کرد. از جمله، اینترنت آنلاین، تلویزی