منبع کنترل درونیواژهنامه آزادکسانی که معتقدند اعمالشان نقش بسیار زیادی در به حداکثر رساندن برون داد های خوب یا بد دارد.
در کردنواژهنامه آزاددُر کردن یک فعل مرکب لری است و به معنای پایین فرستادن جسمی از یک سطح به سطحی با ارتفاع کمتر است در حالی شخصی که جسم را به پایین میفرستد نهایت سعی خود را در کنت
در دادنواژهنامه آزاددر دادن یا درگرفتن آتش زدن - آتش گرفتن طزر = طویله /اصطبل بزرگ ناخود = نخود چوخت = سقف ساقیج = نوعی آدامس سیاه رنگ که از شیره گیاهی به نام ﹶسوﹾ بدست می آید و ما
روحیه انقلابیواژهنامه آزادآن حالت درونی و روانی که انسان را به تحول گرایی وادار می کند. کیفیتی نفسانی که انسان را به تحول گرایی تحریک می کند.
اریناواژهنامه آزاداز ریشه ارین (به معنی شادی درونی و حقیقی) + الف انتساب به معنی کسی که باعث شادی می شود یا کسی که به شادی حقیقی و درونی دست پیدا می کند
ام. آر. آیواژهنامه آزادنوعی تصویربرداری از اندام ها و احشای درونی بدن برای تشخیص بیماری، از طریق ره گیری آب بافت های بدن، با استفاده از تشدید مغناطیس هسته و بررسی نتیجۀ آن به یاری کام