در کردنواژهنامه آزاددُر کردن یک فعل مرکب لری است و به معنای پایین فرستادن جسمی از یک سطح به سطحی با ارتفاع کمتر است در حالی شخصی که جسم را به پایین میفرستد نهایت سعی خود را در کنت
در دادنواژهنامه آزاددر دادن یا درگرفتن آتش زدن - آتش گرفتن طزر = طویله /اصطبل بزرگ ناخود = نخود چوخت = سقف ساقیج = نوعی آدامس سیاه رنگ که از شیره گیاهی به نام ﹶسوﹾ بدست می آید و ما
زولبیاواژهنامه آزاددر واقع منشا این کلمه زلف یار بوده است چون وقتیکه به زولبیا نگاه میکنید به شکل موهای درهم و برهم میباشد. این کلمه به مرور زمان در میان عوام به زولبیا تبدیل شده
ینگی کندواژهنامه آزاددر واقع کلمه "ینگی" به اشتباه در متون ثبت شده است. تلقظ صحیح این کلمه بصورت زیر است: یئنی "به لاتین:yeni" یعنی جدید، تازه. و "کند" در ترکی معنای شهر و هم روستا
آرماتورواژهنامه آزادآرماتور در واقع همان میلگرد است که در کارهای ساختمانی استفاده می شود. پس معنای آرماتور = میلگرد است نه میله داخل بتن میلگرد های استفاده شده در بتن سازه های بتنی
هوموکواژهنامه آزادهوموک در واقع همان واژه "هوم"است که در منطقه بلوچستان سرح به آن "هوموک "گفته می شودوبه معنای گیاهی است که در رنگرزی مورد استفاده قرار می گیرد و در این منطقه با
سندبلاستواژهنامه آزادنام روستایی واقع در 55 کیلومتری اراک در منطقه شراء یا چراء که از دو بخش سناورد وعباس آباد تشکیل شده وتوسط جوی وآب که بطرف جاورسیان می رود این دو بخش از یکدیگر ج