در کردنواژهنامه آزاددُر کردن یک فعل مرکب لری است و به معنای پایین فرستادن جسمی از یک سطح به سطحی با ارتفاع کمتر است در حالی شخصی که جسم را به پایین میفرستد نهایت سعی خود را در کنت
در دادنواژهنامه آزاددر دادن یا درگرفتن آتش زدن - آتش گرفتن طزر = طویله /اصطبل بزرگ ناخود = نخود چوخت = سقف ساقیج = نوعی آدامس سیاه رنگ که از شیره گیاهی به نام ﹶسوﹾ بدست می آید و ما
مغبچهواژهنامه آزادمغبچه یعنی: گلشن عذار در فصلها با بستر بهار درهرفصل گزینشی به منظور سایر فصل اتفاق حمیم( بینش غیر تعریف تجربه ) دارد به منظور جلای پیش بردن . در حکمت عرفانی م
کریتواژهنامه آزاددر جغرافیای این منطقه خرابههای دو شهر معروف به طبسین (طبس و کُرین) به چشم میخورد. کُرین نام یکی از شهرهای مهم دوره ساسانی بوده است. روند ویرانی این شهر بعد ا
دالواژهنامه آزاددال به لری به معنی سنگ در اندازه ی یک آجر می باشد در پهلوی هم همین لغت وجود داشته است .معنی دیگر آن دال به معنی کرکس است که کاملا در لری رایج است . عقاب سیاه کو
نشیبواژهنامه آزادنشیب مفهومی پست در مقابل فراز ، فراز یعنی اوج ، رو بلندی ، صعود - پس معنی نشیب نزول و رو به افول و رو به پایین است . ( زاغ را میل کند دل به نشیب عمر بسیارش از