در کردنواژهنامه آزاددُر کردن یک فعل مرکب لری است و به معنای پایین فرستادن جسمی از یک سطح به سطحی با ارتفاع کمتر است در حالی شخصی که جسم را به پایین میفرستد نهایت سعی خود را در کنت
در دادنواژهنامه آزاددر دادن یا درگرفتن آتش زدن - آتش گرفتن طزر = طویله /اصطبل بزرگ ناخود = نخود چوخت = سقف ساقیج = نوعی آدامس سیاه رنگ که از شیره گیاهی به نام ﹶسوﹾ بدست می آید و ما
پیشنهادنامهواژهنامه آزادپیشنهادنامه پژوهشی یک سند مدوّن است که شرح مفصل از برنامه پیشنهادی پژوهشگر را در بر دارد. پیشنهادنامه پژوهشی به عنوان نمائی کلّی از موضوع پژوهش در نیاز¬سنجی دقی
بنکدارواژهنامه آزادبنک دار کسی است که کالاهایی را بطور عمده در محلی مثل انبار یا سوله نگهداری میکند و در معرض دید عموم قرار ندارد. ولی نمونه ای از آن جنس در دفتر کار ودر معرض دید
توانمندسازیواژهنامه آزاد(مدیریت) دادن قدرت یا اختیار یا آزادی عمل به شخصی برای انجام کاری؛ معادل Empowerment در انگلیسی. (توانمندسازی عنصر حیاتی کسب و کار در دنیای نوین است.)
جنگ هواییواژهنامه آزادجنگ های هوایی:استفاده از قدرت هوایی یعنی تجهیزات و سامانه های پرنده و قابل پرواز در جنگ ها را جنگ هوایی گویند. جنگ هوایی در حالت ایده آل مستلزم کسب سریع برتری ه
جشن انگورواژهنامه آزادبرگزاری جشن در هنگام برداشت محصولات در همه جای جهان رواج دارد و مردم ایران نیز علاوه برجشنهای ملی و تقویمی، مراسم شادمانی و پایكوبی در زمان برداشت محصولات خود