بیدسکواژهنامه آزادبیدسک نام روستایی است در 70 کیلومتری شهرستان بیرجند و از توابع بخش قهستان شهرستان درمیان در خراسان جنوبی که روستایی بسیار خوش آب و هوا و ییلاقی است و دارای تابس
دروپواژهنامه آزاددروپ به معنی برنده یا شیب تند.درشهر رودان( هرمزگان ) یک دره درمیان دو کوه واقع شده که دارای چشم انداز طبیعی بسیار قشنگ میباشد.
مرائیهواژهنامه آزادمتشبّه مبطل به زهّاد،جماعتى باشند که از براى قبول خلق ترک زینت دنیا کنند و خاطر از جمع اسباب دنیوى باز گیرند و بدان طلب تحصیل جاه کنند درمیان مردم.و ممکن بود که
مزرجواژهنامه آزادبنا بر تحقیقات انجام شده، نام سکونتگاه مِزِرج در ابتدا مِزَرگ (MEZARG) بوده که از دو واژۀ مِز (MEZ) و اَرگ (ARG) تشکیل شده است. مِز واژه ای اوستایی (پارسی کهن)
صدفهواژهنامه آزاد[صُ] حادثه. اتفاق. صدفه عبارت است از اینکه فرض کنیم حادثه اى خودبخود بدون آنکه شیئى ازاشیاء دخالت داشته باشد، به وجود آید. یکى از ضروریات عقل، امتناع صدفه و ات