دویلواژهنامه آزادادغام دو کلمه' ده' به معنی روستا و' ویل' به معنی شهر ،دویل یعنی ده بزرگ یا دهستان ،ده شهر
مالیخود کردنواژهنامه آزادفن یا شگردی را از رقیب به نفع خود مصادره و بهره برداری کردن است واغلب در ورزش کشتی کاربرد داشته اما استفاده آن در محاورات رایج روزانه و جدل های منطقی جالب توجه
قیاس مع الفارقواژهنامه آزاد(قیاسِ مَعَ الفارِق):دو چیز نامربوط را با هم مقایسه کردن، استفاده از یک دلیل یا مثال برای اثبات چیزی که با آن دلیل یا مثال مناسبتی ندارد قیاس مع الفارق یا مقایس
محمدعبدیواژهنامه آزادنام روستایی کوچک در بخش مرکزی شهرستان تنگستان استان بوشهر که از توابع دهستان گُلکی است. ساکنان این روستا از اقوام لر ساکن نورآباد ممسنی بوده اند که حدود 250 سال
پوست خرکنواژهنامه آزاددر گذشته در شهر همدان کارخانه تولید چرم وجود داشت و چرم مورد نیاز این کارخانه از حیواناتی مانند گاو اسب و خر و ... تهیه می شده است،کشاورزانی که خرهایشان پیر و ا
دوزخ درهواژهنامه آزادابن کلمه و واژه که درنوشتن فارسی دوزخ دره می باشد. در نوشتن و تلفظ عامیانه و کردی آن دووزه غه ره می باشد. که در ظاهر ساکنین آن دوتا تعبیری برای آن دارند 1)این ک