دایواژهنامه آزادچینۀ دیوار. کُرّه اسب دو ساله است که هنوز آموزش سواری نیاموخته است . ضمنا به یکساله آن دایچه گفته می شود
موتسارتواژهنامه آزادو لفگانگ آمادئوس موتسارت[۱][۲] (۲۷ ژانویه ۱۷۵۶ - ۵ دسامبر ۱۷۹۱) آهنگساز اتریشی، از نوابغ مسلم و موسیقی دان بزرگ کلاسیک بود. موتسارت در زندگی کوتاه خود بیش از شش
درعواژهنامه آزادمطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند
اندرکوواژهنامه آزادآسی یا کلافه کردن. به فتح الف، سکون نون، فتح دال و سکون راء. در اصل اندر کوه است یعنی درون کوه. گویی فرد به خاطر فرار از آزار و رنج به کوه می گریزد! مثال:بس است
داد از خویشتن دادنواژهنامه آزادداد از خویشتن دادن؛ کاری را به طور کامل انجام دادن. مثال: «و اندر همه کاری داد از خویشتن بده که هر که داد از خویشتن بدهد از داور مستغنی باشد.» (قابوس نامه)؛ داد
مردانقمواژهنامه آزادمردانقم یا مرداناغام به معنی آناهیتای مقدس است قدمت این روستا به بیش از 2000 سال می رسد در کتب مورخین و سفر نامه ها به این موضوع اشارات کامل گردیده است روستای م