داوارواژهنامه آزادچادر عشایر لر که از پشم بز درست می شد و از گرما و سرما جلوگیری می کرد و خانه ی مناسبی برای عشایر کوچ نشین بوده است.
ارشانواژهنامه آزادبه فتحه الف ارش: باهوش , زیرک , دانا + ان=باهوش ترین , داناترین , عاقل ترین نام پسر اردشیر پادشاه هخامنشى و شاهزاده دلیل و شجاع ایرانى
اردومنشواژهنامه آزاد[ اَ م َ ] (اِخ ) (به معنی راست منش ) اردومنش. پسر وَهوک َ پارسی. داریوش در کتیبه ٔ بیستون ستون چهارم بند هیجدهم، نام او را در ردیف اشخاصی یاد کند که با او همدس