دینه کبودواژهنامه آزاددینه کبود طبق نقل اهالی روستا از واژه " دانه کبود " است که طی سالهای متمادی به مرور به دینه کبود مبدل گشته است.
مهوهواژهنامه آزادمهوه . [ م َهَْ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) مهیاوه . ماهیابه . ماهیاوه که سُس یا کچاپ و نان خورِش مردم لارستان قدیم است که از ماهی کوچک موتی و دانه خردل رازیانه در ظرف
شکر سیاهواژهنامه آزادکشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشک
ویستا مهرواژهنامه آزادنام دختران ایرانیان باستان ( زرتشتیان) به معنی خورشید دانش است. ویستا به معنی دانش و علم، و مهر به معنای خورشید.
هافی کورهواژهنامه آزاد(اصفهان، روستای هاردنگ) مفت خور شکم پرست پررو؛ کسی که نمی داند غذا را چطوری بخورد و در دهانش بگذارد.