دایواژهنامه آزادچینۀ دیوار. کُرّه اسب دو ساله است که هنوز آموزش سواری نیاموخته است . ضمنا به یکساله آن دایچه گفته می شود
گرگورواژهنامه آزاد(بنادر جنوب) نوعی دام کوچک، مانند سبد چوبی یا فلزی، که برای صید آبزیان به ویژه خرچنگ به کار می رود. معادل fish trap در انگلیسی.
مهنهواژهنامه آزاد(محلی) چراگاه و محل اسکان انسان و دام. واژۀ مهنه ساده شدۀ میهنه است که خود شکلِ تغییر یافتۀ واژۀ میهنی است.
پی گلواژهنامه آزادجایی که بهار بوده وافراد کوچ نشین برای چرای دام دران جان ساکن شدند وثمره ای که برایشان داشت پی(خانه) خود را دربهار زدند وبه پی گل معروف شد
خوداظهاریواژهنامه آزاداطلاعاتی که برپایه عین جوابهای خود سوال شونده تکمیل میگردد.مثلا آمار دام ،طیور یا زمین های تحت کشت ،درآمد و...که درمواقعی لازم است برخی موارد راستی آزمائی گردد