40 مدخل
(لری شوهانی) خُل؛ کسی که از لحاظ عقلی کمبود دارد.
رها کردن
گسترش دامنه جنگ
bar aftow:دامنه کوه
قلمرو، دامنه، عرصه. گستره، وسعت، محدوده، دایره، دامنه، حوزه.
در اصطلاح ژئومورفولوژی به جابه جایی یک قشر سطحی گلی بر روی دامنه می باشد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) دامنه گرفتن.