دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از ا
ریش داریواژهنامه آزاداز واژگان دهستان كليشم فاراب به معني (مرد) و يا طعنه از متوجه نشدن شخص مقابل كه در مورد آن صحبت مي شود
آرمه داریواژهنامه آزادآرْمِه داری در فرهنگ عامۀ شهر شیراز به مراسمی گفته می شود که طی آن خوراک ها و غذاهایی که زن باردار به آن ها ویار دارد، در ماه هفتم بارداری برای او فرستاده می شو
مردانقمواژهنامه آزادمردانقم یا مرداناغام به معنی آناهیتای مقدس است قدمت این روستا به بیش از 2000 سال می رسد در کتب مورخین و سفر نامه ها به این موضوع اشارات کامل گردیده است روستای م
کاهیدانواژهنامه آزادﺭﻭﺳﺘﺎﻱ ﻛﺎﻫﻴﺪاﻥ ﻳﺎ ﻛﺎﻳﺪﻭﻥ ﺩﺭ ﺩﻫﺴﺘﺎﻥ ﻫﻠﻴﺴﺎﺩ ﺑﺨﺶ ﻣﻴﺎﻧﻜﻮﻩ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻥ اﺭﺩﻝ ﻗﺮاﺭ ﺩاﺭﺩ ﻧﺎﻡ ﻛﺎﻫﻴﺪاﻥ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ اﺯ ﻛﺎﻳﺪ ﻳﺎ ﻛﺎﻫﻴﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺨﺘﻴﺎﺭﻱ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻮﺩﻩ ﻭﺩﺭ اﺻﻂﻼ
تیمرهواژهنامه آزادتِیمَرِه:منطقه ای است بسیار کهن در محدوده شهرهای گلپایگان، خمین و محلات فعلی واقع در همسایگی روستای رباطمراد، که دارای سنگ نگاره (هنر صخره ای)هایی با قدمت چند د
شکر سیاهواژهنامه آزادکشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشک
قلعه بیابانواژهنامه آزاددهستان قلعه بیابان در 40 کیلومتری شهر داراب فارس می باشد و شامل چند روستا از جمله قلعه بیابان و تنگ طه و سه چی و شهرک شهدا می باشد