دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از ا
ریش داریواژهنامه آزاداز واژگان دهستان كليشم فاراب به معني (مرد) و يا طعنه از متوجه نشدن شخص مقابل كه در مورد آن صحبت مي شود
آرمه داریواژهنامه آزادآرْمِه داری در فرهنگ عامۀ شهر شیراز به مراسمی گفته می شود که طی آن خوراک ها و غذاهایی که زن باردار به آن ها ویار دارد، در ماه هفتم بارداری برای او فرستاده می شو
غلباشواژهنامه آزاد(ترکی) موی سر؛ در اصطلاح به معنی بدون کلاه، بدون مقام و جاه، فرومایه و زیردست. در مقابلِ کلمۀ قزلباش، به معنی کلاه سرخ زرین، که در اصطلاح یه فرد دارای جلال و شو
گوازواژهنامه آزادروستای گواز دارای 200 خانه و 1000 نفر ساکن دارای چشمه آب گرم که از آتش فشان سر چشمه می گیرد.دارای ثبت ملی است.از نقاط زیادی برای شفا گرفتن می آیند.متنوع ترین می
کلاگرواژهنامه آزادکلاگر با کسره ک و گ در گویش تبری (مازنی) ساخته شده از دو جزء «کلا» به معنای محله و آبادی و آباد و پسوند «گر» به معنای کننده است که در کنار هم معنای آباد کننده ر
کرمستانواژهنامه آزادروستای کرمستان در شهرستان بشاگرد واقع شده است و دارای 70 خانوار می باشد شغل مردم کشاورزی و دامداری می باشد